در دهه هشتاد ریسه ای بنام “بنت هوک ریگ” با قلابهای ساق بلند و خمیده ابداع شد که به دلیل موفقیت بالا بلافاصله استفاده از آنها در بین ماهیگیران متداول شد ولی در نقطه مقابل از آن جایی که این ریسه ها آسیب شدیدی به دهان ماهیها ، مخصوصا کپورهای کوچکتر می زد بلافاصله استفاده از آنها توسط دریاچه داران ممنوع شد.


جان جونز نگاهی به ریسه های کلاسیکی که در آنها با بیشترین خم ، قلاب و نخ تراز شده اند نموده ست ، و این سرنخ را در عملکرد ریسه های مدرن امروزی جستجو می کند.


آیا ما ریسه هایی با قلابهای بزرگ و خمیده را فراموش کرده ایم یا هنوز در حال استفاده از آنها هستیم؟ خوب بیایید نگاهی به پر مصرف ترین ریسه های حال حاضر بیاندازیم ، و سپس متوجه خواهید شد که چیزی فراموش نشده و عملکرد فوق العاده این شکل ریسه هنوز زنده و همراه ما ست.



داستان از کجا شروع شد:

تولد ریسه هایی بنام بنت هوک ریگ.


قبل از اینکه نسبت به گفته من جبهه بگیرید و بگویید که ریسه های امروزی ربطی به موارد قدیمی با قلابهای بزرگ و خمیده ندارند ، من تسلیم می شوم و با شما موافقم اما در این حد که آنها دقیقا و کاملا همان موارد قدیمی نیستند اما ایده پشت پرده عملکرد آنها یکی ست. اجازه دهید بیشتر توضیح دهم.

اولین ریسه با قلاب خمیده توسط … اختراع شد ، خوب صادقانه بگم ، کسی دقیقا نمی داند ، اما بر طبق آنچه که در کتاب فاکس پول نوشته راب میلین خوانده ایم این ریسه ها پس از آنکه لن میدلتون  در اوایل دهه ۸۰ تغییرات زیادی در خم قلاب ها داد پدیدار شد. در آن موقع عده ای از اعضای تیم لانگ فیلد شروع به استفاده از آنها کردند ، اما چرا؟ برای یافتن جواب این سوال باید کتاب فاکس پول را بخوانید ، اما این اولین ریسه ای بود به محض کشیده شدن به روی انگشتان تان می چرخید. من در سالهای اولیه کپورگیری خود بارها از این ریسه ها استفاده کردم ، و متوجه شدم آنها در همه جا موفق عمل می کنند. 

این روزها هم هنوز همه ما ریسه ها را در کف دستمان امتحان می کنیم ، یا آنها را بر روی انگشتانمان حرکت می دهیم تا ببینیم آیا به سرعت می چرخند. 

عواملی که باعث موفقیت مضاعف ریسه های قلاب خمیده می شد این موارد ست : قدرت چرخش منحصر به فرد ، کمتر ریسه ای توان چرخشی همانند قلاب های خمیده را دارد ، تصور کنید اگر افرادی که در دهه هشتاد این ریسه ها را بکار گرفتند به تمام وسایل اند تکلی که امروزه در اختیار ماست ، دسترسی داشتند! مسلما همه چیز تغییر می کرد و احتمالا ما خیلی سریع تر به همین مرحله ای که امروز در آن هستیم می رسیدیم. 

شما هم از این نوع ریسه ها استفاده می کنید بدون آنکه خبر داشته باشید: یکی از آنها را به نام چود می شناسید.

در کنار ریسه هایی که در بستن آنها از تراز کننده نخ استفاده شده ، به نظر من دو مورد از  ریسه هایی که کاملا براساس عملکرد قلابهای خمیده کار می کنند ، ریسه ی چودی و رونی ست. بدون آنکه ما متوجه باشیم در هنگام استفاده از ریسه چود در حال بکار گیری یک قلاب بزرگ خمیده هستیم. جدا از خم ریسه یکی دیگر از فاکتورهای این ریسه این است که نوک قلاب به سمت چشمی آن می ایستد. و این دقیقا همان مشحصه اصلی ریسه هایی با قلابهای خمیده ست. وقتی در نخ مخصوص ریسه های چود خم کوچکی ایجاد می کنیم ، بدون اینکه به این موضوع دقت کنیم نوک قلاب را به سمت چشمی خم می کنیم ، در واقع چشمی اصلی قلاب در اینجا همان نقطه ایست که  نخ ریسه به یک دو راهی گره می خورد ، و در کل ریسه بافته شده توانایی بسزایی در چرخش تهاجمی و درگیر شدن با لب ماهی را دارد. ریسه چود دقیقا مشابه ریسه هایی ست که با قلاب های اندازه ۰/۱ آبردین خمیده در دهه هشتاد متداول شده بود با این تفاوت که آسیبی که آنها به لب کپور وارد می کردند در این ریسه به حداقل رسیده. 

ریسه رونی هم به شدت شبیه ریسه هایی با قلابهای بزرگ و خموده ست ، همانطور که در این ریسه هم نوک قلاب به سمت چشمی خم می شود که در مورد این ریسه چشمی ثانوی قلاب همان حلقه هرزگرد اسپینر می باشد. یکی از نکات مهم در عملکرد برخی از ریسه های بنت هوک با قلابهای بزرگ خمیده ، زاویه ای ۳۰ درجه بود که در قسمت ساق قلابهای ساق بلند ایجاد می شد و این دقیقا همان ویژه گی ای ست که ریسه رونی از آن سود می برد. 

کپور های بزرگ بسیاری با این ریسه به دام افتاده و یا در شرف به دام افتادن هستند و هر روز به تعداد ماهیگیرانی که به استفاده از این ریسه روی می آورند اضافه می شود. البته هنوز آسیبی که ریسه رونی به دهان ماهی های کوچک می زند جای بحث دارد و در برخی از کلابهای ماهیگیری این ریسه در لیست اقلام ممنوعه قرار گرفته است.



نوع دیگری از ادامه حیات ریسه های دارای قلابهای بزرگ و خمیده ؛ تراز کننده های نخ


همواره با ممنوعیت بکارگیری ریسه های پر خطر ، ماهیگیران به دنبال بکار گیری توانایی های آن ریسه ها در قالب ریسه ای امن و بی خطر بوده اند.و در همین راستا بود که جیم گیبسون به سراغ ابداع تراز کننده های نخ رفت. تراز کننده های نخ تا همین امروز نیز در مدلهای مختلف به کار گرفته می شوند و از نظر من این بزرگترین نقطه عطف در ارتقا عملکرد ریسه ها تا به امروز است. تراز کننده نخ حتی اگر تکه ای تیوب شرینک حرارتی باشد می تواند تمام معادلات ریسه را بر هم بزند و راز این تغییر بزرگ در جاییست که نخ ریسه از تیوب خارج می شود. برای دست یافتن به یک ریسه با قلاب بزرگ و خمیده اما امن و بی خطر ، جیم مجبور بود که ساق قلاب را به جای خود برگرداند و در عوض چشمی قلاب را به داخل خم کند ،  اما همان خم مورد نظر را با تکه ای تیوب ایجاد می کرد و نخ ریسه را به جای انتهای تیوب از جایی در بدنه قسمت انتهایی تیوب درست مقابل نوک قلاب خارج می نمود و  اثر گذاری ریسه باز هم بیشتر شده و قدرت آن به حد همان ریسه های بنت هوک باز می گشت. البته در نظر داشته باشید در ابتدا خبری از شرینک تیوب و کیکرهای آماده نبود و کل این کار با یک تکه تیوب پلاستیکی معمولی انجام می گرفت و شاید خود آن ماهیگیران نیز فکر نمی کردند استفاده از این روش تا ۳۵ سال بعد نیز ادامه و ارتقا پیدا کند.

ریسه ای که من عاشق آنم و تا حد ممکن بیخطر ست

همانطور که شاید اکثر شما بدانید من معروف به بازی با ریسه های مختلف هستم و به ریسه چودی که در تصویر بالا می بینید بسیار علاقمند شده ام که بنظر من دارای همان قدرت ریسه های بنت هوک می باشد و تا جایی که من تجربه کردم برای ماهی بسیار امن و کم خطر ست. برای کسب بهترین نتیجه از این ریسه طعمه هایی با بیشترین قدرت شناوری مورد نیاز است برای همین من همیشه از بویله شناور مین لاین سری کرک داست استفاده می کنم که به دلیل استفاده از پودر چوب پنبه در بیس آنها دارای قدرت شناوری مضاعفی هستند.


خوب با این تفاسیر بنظر شما از ریسه های بت هوک متداول در دهه ۸۰ چقدر فاصله گرفته ایم؟ وقتی قابلیت چرخش سریع قلاب در آن ریسه تشخیص داده شد تمام معادلات ریسه ها به هم خورد ، و در تمام این سالها ما بر اساس همین اصل ریسه های خود را می بندیم. من از آن زمانها تا به امروز در حال کپورگیری و محک زدن ریسه های مختلف بوده ام ، اما تفکر خلاقانه ریسه های بنت هوک به اشکال مختلف در تمام ریسه های موفق امروز جریان دارد.

 

می توانم در مورد ریسه های بنت هوک و بسیاری از ریسه های متداول در دهه هشتاد بیشتر صحبت کنم اما مجال آن در این مقاله نیست و ادامه را به فرصتی دیگر موکول می کنم ، پس تا دیدار بعدی بهترین ها را برایتان آرزومندم.

نوشته : جان جونز

ترجمه: حسین وفا

برگرفته از: